با ساقط شدن یک پهپاد، بحث جنگ دوباره بالا گرفته است. سایه جنگ که گسترده تر می شود، به تدریج نیروهای مسلط در جامعه ممکن است موضوع را در قالب انتخاب بین دوگانه جنگ یا فاشیسم چارچوب بندی کنند. و در آینده اقشار محذوف و دموکراسی خواهان را به این سمت هدایت کنند تا بین جنگ و فاشیسم یکی را انتخاب کنند.
در سایه رخدادهایی مانند پهپاد و تانکرهای نفتی، نیروهای سیاسی به تدریج خود را در وضعیتی می بییند که بین یک دوگانه انتخاب کنند: آنانی که حاضرند برای جلوگیری از جنگ به فاشیسم تن دهند و تمامی مطالبات آزادی خواهانه خود را تعطیل یا معوق کنند و به یک معنی چشم بربندند تا فاشیسم مستحکم تر شود. و دسته ای از اپوزیسیون که به استقبال جنگ می روند به این امید که حمله آمریکا و متحدانش در ایران میوه آزادی و دموکراسی بدهد. و البته این اپوزیسیون نیز در دراز مدت و حتی با فرض تصور روزی که سوار بر تانک های آمریکایی به ایران بازگردند باز مجبور خواهند شد تن به فاشیسم خشن تری بدهند. اینبار برای رهایی از هرج و مرج پس از جنگ.
طبیعی است که با برساخت چنین دوگانه ای بخش اعظم جامعه مدنی ایرانی به جبهه ضد جنگ خواهد پیوست. آنان به هرحال منتفعان اصلی نظم موجود هستند. و تنها در قالب این نظم امکان وجود و حضور دارند. اما پاسخ برای مطرودان و محذوفان دشوارتر است. بهره آنان از نظم موجود حذف است و استثمار است.
در اینجا می خواهم بگویم که دوگانه انتخاب بین فاشیسم یا جنگ کاذب است و برساخت آن خطرناک. ضرورتی ندارد محذوفان یا دموکراسی خواهان در دوگانه کاذب فاشیسم یا جنگ گرفتار شوند. ما می توانیم محذوفان یا دموکراسی خواهان صلح طلب باشیم. منظور من از محذوفان صلح طلب آنانی هستند که در این شرایط هم علیه جنگ موضع می گیرند و هم آنکه از مطالبات خود کوتاه نمی آیند. این نقطه ای است که هم آنان را از بخش هایی از جامعه مدنی که ممکن است در مخالفت با جنگ حاضر باشند تن به فاشیسم بدهند متمایز می کند. و هم آنان را از جبهه ای که می خواهد در مخالفت با استبداد به جنگ روی آورند متمایز می سازد.
شاید بتوان به این جریانات نام جبهه پیشرو صلح طلب داد. جبهه ای که شامل تمامی جریانات و گروه ها و افرادی است که در این شرایط در چهار ویژگی ذیل مشترک هستند:
اول: از محذوفان جامعه هستند و یا دغدغه محذوفان را دارند.
دوم: مخالف جنگ هستند و صلح طلب.
سوم: مخالفت با جنگ را به معنای کوتاه آمدن از مطالباتشان نمی فهمند و مخالفتشان با جنگ به معنای همراهی با فاشیسم نیست. اگر با جنگ مخالفت می کنند، با استبداد نیز مخالف هستند.
چهارم مخالفت با جنگ را تنها مخالفت با اقدامات کشورهای دیگر نمی دانند، بلکه به نقش برخی جریانات داخلی در دامن زدن به احتمال جنگ نیز تاکید می کنند.
پیشرو صلح طلب، صلح و مذاکره را تنها با آمریکا نمی بیند. بلکه خواهان امتداد مفهوم صلح به جبهه ها و درگیری های درونی است. صلح با زنان، صلح با مردم بومی، صلح با اقلیت های دینی و قومی، صلح با مخالفان سیاسی و معارضان.
پیشرو صلح طلب معتقد است از جنگ آمریکا علیه ایران چیزی جز ویرانی و نابودی به دست نخواهد آمد. بنابراین مخالفتش با جنگ از دل مخالفتش با فاشیسم بیرون می آید. جنگ منتهی به فاشیسم از نوع دیگر که خطرناک تر و مخرب تر است خواهد شد.
سوریه تجربه واضحی است که پیش روی ماست. مخالفین و معارضین سوری که روزی دل در گرو دموکراسی داشتند، پس از آنکه این کشور در آتش جنگ نابود شد، حاضر شدند که به میز مذاکره بازگردند ولی این بار بشار اسد بود که حاضر نشد با آنان بر سر یک میز بنشیند. و پس از آنکه سوریه نابود شد، و انرژی اپوزسیون مستهلک، امروز کشورهای عربی تک تک سفارتخانه های خود را در دمشق باز می کنند و آمریکا نیز می رود تا دوباره با بشار الاسد بر سر میز مذاکره بنشیند.
محذوفان صلح طلب اعتقاد دارند که از دل تانک و موشک و خمپاره دموکراسی بدنیا نمی آید. آنان مخالف جنگ و استعمار به هر شکلی هستند. در عین حال حاضر نیستند از مطالبات پیشروانه و آزادیخواهانه خود کوتاه بیایند. آنان می دانند که بدون مبارزه هدفمند و مستمر از دل فاشیسم کنونی دموکراسی به دست نمی آید. اما این مبارزه را به معنای تن دادن به استعمار آمریکایی و به معنای دخالت خارجی نمی دانند. آنان آگاهانه سعی می کنند تا در دام دو گانه کاذب جنگ یا فاشیسم نیفتند.
پیشرو صلح طلب صلح و دموکراسی را قرینه هم می دانند. این جریان می تواند شامل تمامی افراد، فعالان سیاسی-اجتماعی و گروه هایی باشد که آرزو و رویای یک جامعه ای دموکراتیک، عادلانه، منطبق با قانون و آزاد را داشته باشند. در عین حال حاضر نیستند این آرزو را از وسط دریایی از خون دنبال کنند.
ضدیت با جنگ، برای آنان، به معنای فروگذاشتن آرمان های آزادیخواهانه، و عدالت طلبانه و دفاع از حقوق اقلیت ها نیست. می توان از حقوق زنان، مردم عرب، کرد و ترک و اقلیت های دینی و دیگر محذوفان و مطرودان جامعه گفت اما با جنگ هم مخالفت کرد.
و اینکه آنان تلاش خواهند کرد تا اجازه ندهند گزاره کاذب جنگ یا فاشیسم شکل بگیرد.
«اگر میپسندید، با دوستان خود به اشتراک بگذارید.»
نویسنده: عقیل دغاقله
